level به انگلیسی

From Longman Dictionary

lev‧el1 /ˈlevəl/ ●●● S1 W1 noun [countable]

مقدار یا درجه چیزی در مقایسه با مقدار یا درجه دیگر

استاندارد خاصی از مهارت یا توانایی، برای مثال در آموزش یا ورزش

ارتفاع چیزی نسبت به زمین یا جسم دیگر

یک طبقه یا منطقه ای از زمین که در ارتفاع خاصی قرار دارد، به خصوص زمانی که می توانید به طبقات یا مناطق دیگر بالا یا پایین بروید

یک موقعیت خاص در یک سیستم که دارای رتبه های مختلف اهمیت است

راهی برای در نظر گرفتن یا درک چیزی

ابزاری که برای بررسی صاف بودن سطح استفاده می شود

level2 ●●○ adjective

صاف و بدون شیب به هیچ جهت

دو چیز که هم تراز هستند با هم در یک ارتفاع هستند

دو تیم ورزشی، رقبا و غیره که هم تراز هستند، امتیاز یکسانی دارند

داشتن ارزش یا موقعیتی مشابه با چیزی یا شخص دیگری

level3 ●○○ verb (levelled, levelling British English, leveled, leveling American English)

برای ساختن چیزی صاف و صاف

برای خراب کردن یا تخریب یک ساختمان یا منطقه به طور کامل

برای مساوی کردن امتیاز در یک بازی یا مسابقه

Example

The company provides training for staff at all levels

He looked for a strip of level ground where he could land the plane

These shelves aren’t level

The site of the explosion has now been levelled out and is going to be made into a memorial garden

In particular the northernmost pond is being filled in and levelled

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام