end به انگلیسی

From Longman Dictionary

end1 /end/ ●●● S1 W1 noun

آخرین بخش از یک دوره زمانی، رویداد، فعالیت یا داستان

وضعیتی که در آن چیزی تمام شده یا دیگر وجود ندارد

بخشی از یک مکان یا شی که از ابتدا یا مرکز خود دورتر است

یکی از دو نقطه ای که یک مقیاس را شروع یا پایان می دهد

یکی از دو مکانی که از طریق تماس تلفنی، سفر و غیره به یکدیگر متصل می شوند

یک تکه کوچک از چیزی که پس از اتمام کار شما باقی می ماند

یک هدف یا هدف یا نتیجه ای که امیدوارید به آن برسید

بخشی از یک شغل، فعالیت یا موقعیتی که یک فرد یا گروهی از افراد را درگیر یا تحت تاثیر قرار می دهد

یکی از دو نیمه یک زمین ورزشی

کلمه ای به معنای مرگ – برای اجتناب از گفتن مستقیم این مورد استفاده می شود

end2 ●●● S1 W1 verb

اگر رویداد، فعالیت یا داستانی به پایان برسد، دیگر اتفاق نمی افتد

برای اینکه کاری متوقف شود

تا کاری را که انجام می دهید تمام کنید

اگر جاده، مسیر، خط و غیره به پایان برسد، به نقطه نهایی خود می رسد

برای رسیدن به نقطه نهایی در یک دوره زمانی در یک شرایط خاص

Example

Near the end of his life Ramsey was asked which of his books he was most glad to have written

We sat in silence at either end of a long wooden table

Their marriage finally ended in divorce three years later

As the drought intensified, Mulholland begged the city fathers to end their abject deification of growth

The evening ended cordially with handshakes all round

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام