bring به انگلیسی

From Longman Dictionary

bring /brɪŋ/ ●●● S1 W1 verb (past tense and past participle brought /brɔːt $ brɒːt/) [transitive]

برای بردن چیزی یا کسی با خود به مکانی که اکنون هستید یا به مکانی که در مورد آن صحبت می کنید

ایجاد یک موقعیت خاص یا ایجاد یک احساس خاص

وادار کردن کسی یا چیزی به حالت یا شرایط خاصی برسد

کاری کردن چیزی در جهت خاصی حرکت کند

اگر چیزی مردم را به مکانی بیاورد، باعث می شود به آنجا بروند

در دسترس قرار دادن چیزی برای مردم برای استفاده، داشتن، لذت بردن از غیره

اگر یک دوره زمانی یک رویداد یا موقعیت خاص را به همراه داشته باشد، رویداد یا موقعیت در آن زمان اتفاق می افتد

هنگامی که می گویید چیزی مورد بعدی است که می خواهید در مورد آن صحبت کنید استفاده می شود

اگر برنامه ای توسط یک شرکت تلویزیونی یا رادیویی خاص برای شما آورده شود، آن را پخش می کنند یا می سازند

Example

The painting brought $540,000 at the auction

The tourist industry brings a lot of money into the area

Now he is convinced it was a bad one and has already taken the first steps to bring him back

The only time we use the VCR is when they bring Joey to our house

They could only wait for the next report from Mission Controland wonder if Hal would bring up the subject himself

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام