پلیس و ملزومات به انگلیسی

The police
باتوم
افسر نیروی پلیس آمریکا
افبیآی
افسر پلیس
دستگیر کردن
حمله غافلگیرانه پلیس
گروه ضربت
مامور پلیس (زن)
اتومبیل پلیس
ماشین پلیس
لباس شخصی
افسر
معاون
ارتشبد
بخش مبارزه با جرایم اقتصادی
گلوله پلاستیکی
دستگاه تشخیص میزان الکل
کنترل ترافیک
دفتر ثبت گزارشات
افسر پلیس
مربی سگ
نیروی انتظامی
گاز اشکآور
هشدار دادن
پلیس
emergency services/ɪˈmɜrʤənsi ˈsɜrvəsəz
خدمات اورژانسی
ون پلیس (مخصوص انتقال زندانی)
حقوق میراندا
جلیقه محافظتی
محاصره
افسر پلیس
superintendent/ˌsuːpərɪnˈtendənt
سرپرست بخش
گشت (پلیس)
در بازداشت نگه داشتن
پلیس
بازداشت کردن
دستگیر کردن
تجهیزات ضد شورش
اقامه کردن
نیروی انتظامی
ژاندارم
حکومت پلیسی
یگان ویژه
پلیس نظامی
مخفی
یگان
نیروی انتظامی
گشت زن
military police/ˈmɪləˌtɛri pəˈlis
دژبانی
chief inspector/ˌtʃiːf ɪnˈspektər
سربازرس
تفتیش بدنی
اقامه دعوی کیفری کردن
سپر ایستاده (برای کنترل اغتشاش گران)
special constable/ˌspeʃl ˈkɑːnstəbl
پلیس مردمی
سگ ردیاب
برگه اتهام
یورش کردن
ستوان
گروهبان
حمله غافلگیرانه (پلیس و …)
سرباز جدید
پلیس بین الملل
دانشجوی افسری
کمربند حفاظتی
پلیس
police constable/pəˌliːs ˈkɑːnstəbl
پاسبان
scotland yard/ˌskɑːtlənd ˈjɑːrd
اسکاتلندیارد
گشت (پلیس)
ماشین پلیس
فرمانده
بازداشتگاه افراد مست
پاسبانی
victim support/ˈvɪktəm səˈpɔrt
انجمن حمایت از قربانیان (خشونت، سلاح شیمیایی، اسیدپاشی و غیره)
کارآگاه
پلیس
محل بررسی صحنه جرم
chief constable/ˌtʃiːf ˈkɑːnstəbl
پاسبان ارشد
police station/pəˈliːsˌsteɪ.ʃən
اداره پلیس
عکس بازداشت
police department/pəˌliːs dɪˈpɑːrtmənt
اداره آگاهی
operations room/ˌɑpəˈreɪʃənz rum
اتاق فرمان
پلیس مخفی
electronic tagging/ɪˌlɛkˈtrɑnɪk ˈtægɪŋ
دستگاه ردیاب الکترونیک
باتوم
رئیس
باتوم
گروه ضربت
راهبند
سنجش تنفس
ماشین آبپاش (برای پراکنده کردن تجمعات)
بازرس
متهم کردن
پلیس
پست (افسر پلیس)
chief superintendent/ʧif ˌsupərənˈtɛndənt
سرپرست ارشد
پلیس ضد شورش
توقیف کردن
reinforcements/ɹˌiːɪnfˈoːɹsmənts
نیروی کمکی













